سپس نوشت ...
...وقسم به آن یک بار که احساس می کنی عاشق شده ای.
سپس نوشت: یک بار بیشترین عدد ممکن است.
***
یه دل می گه برم برم
یه دلم می گه نرم نرم
سپس نوشت:با عقل هم همین ماجرا را داریم.
یاد من باشد تنها هستم.
سپس نوشت:شلوغی های دور و برم گاهی باعث می شوند یادم برود این همه تنهایی را.
مرگ گاهی ریحان می چیند.
سپس نوشت: نترسیدن هم عالمی دارد.
می خواهم زنده بمانی!
سپس نوشت: بعضی چیزها توی دل آدم بی صدا می میرند.
بار اضافه
انگار که بی شمار گوی آهنی را بسته باشند به دست و پایم.
سپس نوشت: سنگینی روحم را از دور هم دیدند.
***
و عشق صدای فاصله هاست.
سپس نوشت:فاصله باید چیز خوبی باشد که صدایش اینهمه لطیف است.
***
مرم دریا کنار لخت...مردم دروازه غار لخت
هر دو عریانند... اما این کجا و آن کجا؟
سپس نوشت:دریا کناری ها ساماندهی شده اند. اما دروازه غاری ها همچنان لختند.
آنکه می آید،نمی ماند.
آنکه خواهد ماند،
آنکه می خواهد بماند،
آنکه می ماند،
نمی آید.
سپس نوشت 1: این یه قانونه.
سپس نوشت 2: اما گاهی هم هست که خیال نمی کنی و می شود.
سپس نوشت 3: لبخند.
جودی ابوت خوشحاله.
سپس نوشت:جنس خوشحالی های جودی همیشه خوب بود. باکیفیت و ماندگار.
***
می گفت: برداشتن اولین قدم نشانه شجاعت است.
می گفت: این شجاعت نتیجه اعتماد به نفس است.
می گفت: شجاع بودن به زن یا مرد بودن ربطی ندارد.
سپس نوشت 1: اشتباه می کرد.
سپس نوشت 2:اشتباه می کرد؟
نیمه گمشده هر آدمی عجیب ترین موجود دنیاست.
سپس نوشت 1:نیمه گمشده نه عاقل ترین است، نه مهربان ترین، نه زیباترین، نه صبورترین، نه با اخلاق ترین .
سپس نوشت2: به خاطر همین گم می شود.
***
ابروهاش رو مینداخت بالا، شمرده شمرده و با تاکید می گفت:
« یه ضرب المثل فرانسوی هست که میگه اینکه تو منو دوست داری ،به من چه ربطی داره ؟؟؟ »
آدم روبرو درمانده، با بهت نگاه می کرد.
خواهرش می خندید.
مامانش اخم می کرد.
رفیقش می گفت چه ضرب المثل خفنی.
سپس نوشت: زندگی یادش داد که آدم روبرو آدم است ،و لازم است به جای آن ضرب المثل خفن لااقل بگوید:«اگه تو منو دوست داری، من نمیتونم برات کاری کنم.»
مرا آشفته می خواهد چنین آشفته بازاری؟
سپس نوشت: باید یک جایی قرار بگیرم ، تا قرار بگیرم.
***
علت
میدونی چی شده، اما نمیدونی چی نشده.
سپس نوشت:پشت سر همه اتفاق هایی که می افتند، یک عالمه اتفاق است که نیفتاده اند.
***
فرهاد
دل کندن اگر آسان بود
فرهاد به جای بیستون دل می کند
سپس نوشت 1:فرهاد ورزشکار بود،ما فقط می توانیم دل بکنیم.
سپس نوشت 2:مسئله پیچیده ایست.ما چطور می توانیم کاری که فرهاد ورزشکار از عهده اش برنیامد را عهده بگیریم؟
***
انتخاب
آنوقت که تنهایی را برگزید،
حاضر بود روی یک تکه کاغذ بنویسد "اینجانب...در کمال صحت و سلامت عقل، تصمیم دارم تا آخر عمر تنها بمانم." و زیرش یک امضاء خشگل بیندازد.
حالا که به سلامت عقلش در آن روزها شک کرده، نمی داند برای تصمیم جدیدش می تواند امضاء خشگل بدهد؟
سپس نوشت: ندارد. همه اش همین است.
***
کلام عاشقانه
زیباترین دیالوگ عاشقانه ای که شنیدم.
ببین من عاشق خودتو، فک و فامیلتو، همسایه هاتونو، خیابونتونو، تیر برق سر کوچتونو، گربه رو دیوار خونتونم.
سپس نوشت: وقتی دوستش داری، همه چیز دور و برش را دوست داری.
***
دنده و پهلو
من..
همین من ساده...
برای هر بار برخاستن،
هزار هزار بار فرو افتاده ام.
سپس نوشت: دیگر دنده و پهلو نمانده برایمان.
***
سوال
پنج وارونه چه معنا دارد؟
سپس نوشت: ندارد
***
تصویر ترانه
من فقط عاشق اینم
روزایی که با تو تنهام
کارو بار زندگی رو بزارم برای فردا
سپس نوشت :
همه آدم ها ترانه ها را یک جور گوش می کنند. منتها بعضی ها تصویر شخصی هم دارند ، بعضی ها نه.