اشتباهي
اشتباهی شماره خونه یه خانم پیری رو گرفتم ، اومدم معذرت
خواهی کنم ، گفت : علی جان تویی ! گفتم : ببخشید مادر
اشتباه گرفتم ، باز گفت : رضا جان تویی ! گفتم : نه مادر
جان اشتباه شده ببخشید ،
اسم سوم رو که گفت ، دلم شکست . گفتم آره مادر جون ، خودمم
زنگ زدم احوالتون رو بپرسم . اونقدر ذوق کرد که چشمام خیس شد .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی