مرا بغل كن !
روزي خانمي که هيچوقت حرف دلنشینی از همسرش
نشنیده بود ، بشدت دچار سردرد شد .
شوهر اين خانم که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى
حمل و نقل کالا و مسافر استفاده ميكرد ، براى اولین بار
همسرش را سوار موتورسیکلت کرد.
زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت
نمی دانست دست هایش را کجا باید بگیرد ،
که ناگهان شوهرش گفت:
مرا بغل كن !
زن پرسید: چه کار کنم ؟ و وقتی متوجه حرف
شوهرش شد ، تبسمي گوشه لبش نشست
و با خجالت ، کمر شوهرش را بغل کرد .
به نزديكي بيمارستان رسیده بودند که زن از شوهرش خواست تا
به خانه باز گردند، شوهرش با تعجب پرسید: چرا ؟
تقریبا به بیمارستان رسیدیم .
زن جواب داد: دیگر لازم نیست ، بهتر شدم .
سرم درد نمی کند.
شوهر ، همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نشد
که گفتن همان جمله ى كوتاه و ساده ى "مرا بغل کن"
چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث
شده و در همین مسیر کوتاه ، سردردش بهبود يافته بود .
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد.
فاصله ابراز عشق دور نیست . فقط از قلب تا زبان است
و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید !
...............
حالا اين رو به كسي كه دوستش داري بگو !
خیلی دوستت دارم ...