نگيننگين، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 9 سال و 22 روز سن داره

نگین و محمد حسین

به كودكان ياد بدهيم

1390/9/23 12:20
6,740 بازدید
اشتراک گذاری

در دنیای‌ بی‌عاطفه‌ و خشن‌ امروز، ما انسان‌ها باید قدر نعمت‌های‌ خود را بدانیم. به‌ علاوه‌ می ‌توانیم‌ با تقسیم‌ دارایی ‌های‌ خود با مردم‌ نیازمند، از زندگی‌ بیشتر لذت‌ ببریم؛ با این‌ كار رضایت‌ خاطر بیشتری‌ احساس‌ می‌ كنیم‌ و زندگی‌ در تك‌ تك‌ لحظات‌ آن‌ برایمان‌ زیباتر و دلپذیرتر می ‌شود. حال‌ چگونه‌ می‌ توانیم‌ در این‌ دنیای‌ پر رقابت‌ فرزندانمان‌ را عاطفی، سخاوتمند و بخشنده‌ بار بیاوریم؟ اگرچه‌ پرورش‌ این‌ خصوصیات‌ در عصر كنونی‌ بسیار مشكل‌ می ‌نماید، اما امكان‌ پذیر است.

هر چیزی‌ زمان‌ دارد

همه‌ كودكان‌ به‌ طور طبیعی‌ در دوره‌ای‌ خاص‌ اسباب‌بازی ‌ها و وسایل‌ خود را در اختیار دیگران‌ قرار نمی ‌دهند. بنابراین‌ خیلی‌ متوقع‌ نباشید و صبر كنید تا زمان‌ مناسب‌ فرا برسد. بسیاری‌ بر این‌ باورند كه‌ كودكان‌ تا سه‌ - چهار سالگی‌ مسائل‌ را به‌ درستی‌ نمی ‌فهمند. به‌ طور معمول‌ كودكان‌ زیر هجده‌ ماه‌ در حین‌ بازی‌ وسایل‌ خود را به‌ دیگران‌ می‌ دهند و دوباره‌ آن‌ را پس‌ می‌ گیرند، در واقع‌ تقسیم‌ وسایل‌ در این‌ مرحله‌ صورت‌ نمی‌ گیرد و بچه‌ها چیزی‌ در مورد بخشیدن‌ و سخاوتمندی‌ نمی ‌دانند. شما می ‌توانید با دادن‌ وسیله‌ ای‌ به‌ دست‌ كودك‌ و پس ‌گرفتن‌ آن، از نوع‌ واكنش‌ او آگاه‌ شوید. كودك‌ به‌ محض‌ این‌ كه‌ معنای‌ «مالكیت» را می ‌فهمد، دیگر آن‌ وسیله‌ را به‌ شما برنمی‌گرداند و با زبان‌ خاص‌ خود می‌گوید: «مالِ من!»

به‌ خواسته‌ها و وسایل‌ كودكتان‌ توجه‌ كنید

بچه‌ها وقتی‌ با سخاوت‌ وسایلشان‌ را در اختیار همسن‌ و سالان‌ خود قرار می‌دهند؛ كه‌ احساس‌ امنیت‌ كنند و بدانند كه‌ اختیار اموالشان‌ را دارند.

وقتی‌ بدون‌ پرسش‌ از كودك، اسباب ‌بازی‌ او را در اختیار فرزند مهمانتان‌ قرار می ‌دهید، كودكتان‌ احساس‌ حقارت‌ می‌ كند؛ چون‌ می ‌پندارد كسی‌ برای‌ نظر او ارزش‌ قائل‌ نیست. اما زمانی‌ كه‌ با پرسش‌ از او و جلب‌ موافقت‌ و رضایت‌ او چنین‌ اقدامی‌ بكنید، كودك‌ احساس‌ غرور می ‌كند و از این‌ عملكرد خرسند خواهد شد.

چنانچه‌ كودك‌ نسبت‌ به‌ برخی‌ از اسباب‌بازی‌های‌ خود حساسیت‌ دارد، پیش‌ از آمدن‌ مهمان‌ با او صحبت‌ كنید تا در صورت‌ تمایل‌ آنها را كنار بگذارد.

برای‌ این‌ كه‌ كودكتان‌ را بخشنده‌ بار بیاورید، ترتیبی‌ بدهید تا چند كودك‌ همسن‌ و سال‌ او وسایل‌ بازی‌ خود را همراه‌ بیاورند. سپس‌ آنها را دور هم‌ جمع‌ كنید تا به‌ مرور زمان‌ وسایل‌ بازی‌ خود را به‌ یكدیگر بدهند. به‌ علاوه‌ هرگز از كودك‌ نخواهید تا بهترین‌ اسباب‌ بازی‌هایش‌ را بدون‌ میل‌ و رغبت‌ به‌ دیگران‌ بدهد.

بیش‌ از حد نیاز برای‌ كودك‌ وسیله‌ و اسباب‌بازی‌ نخرید

برخی‌ از والدین‌ سعی‌ می ‌كنند هر اسباب‌بازی‌ جدیدی‌ كه‌ وارد بازار می ‌شود برای‌ فرزند خود بخرند؛ اما این‌ كار درست‌ نیست، به‌ علاوه‌ باید برای‌ بچه‌ها حد و مرز خاصی‌ قائل‌ شد تا آنها هم‌ به‌ طور ضمنی‌ قانع‌ بار بیایند و زیاده‌خواه‌ نشوند. از سوی‌ دیگر، می ‌توانید در پایان‌ هر سال‌ و پیش‌ از فرا رسیدن‌ عید، با كودك‌ مشورت‌ كنید و وسایل‌ اضافی‌ سالم‌ و تمیز او را به‌ كودكان‌ بی‌ سرپرست‌ یا فقیر بدهید. به‌ این‌ طریق‌ كودك‌ شما بخشش‌ و هدیه‌ دادن‌ به‌ دیگران‌ را می ‌آموزد. حتی‌ می ‌توانید با كمك‌ فرزندتان‌ كیكی‌ بپزید و از او بخواهید آن‌ را برای‌ همسایه‌ نیازمندتان‌ ببرد. این‌ كار ضمن‌ این‌ كه‌ نوعدوستی‌ را به‌ كودك‌ می ‌آموزد، احساس‌ مسئولیت‌ و اعتماد به ‌نفس‌ او را نیز تقویت‌ می‌ كند؛ چرا كه‌ مستقیماً كاری‌ به‌ او سپرده‌ می‌ شود.

قانون‌ طلایی‌

بچه‌ها باید بیاموزند كه‌ ما انسان‌ها طبق‌ قانون‌ و قاعده‌ خاصی‌ زندگی‌ می‌ كنیم؛ به‌ عبارتی‌ آنها باید به‌ تدریج‌ خوب‌ و بد را تمیز دهند تا بتوانند كارهایشان‌ را با تشخیص‌ درست‌ انجام‌ دهند. به‌ آنها یاد بدهید كه‌ با دیگران‌ همان‌ طور رفتار كنند كه‌ دوست‌ دارند با آنها رفتار شود.

هرگاه‌ فرزندتان‌ با مهربانی‌ رفتار می ‌كند یا وسایل‌ بازی‌ خود را سخاوتمندانه‌ به‌ سایر كودكان‌ می‌ دهد، او را ببوسید و بیش‌ از پیش‌ مورد مهر و نوازش‌ قرار دهید. آنها حتی‌ در بزرگسالی‌ هم‌ این‌ رفتار شما را به‌ خاطر خواهند داشت‌ و تأثیر مثبت‌ و مؤثر آن‌ همواره‌ در زندگی ‌شان‌ نقش‌ خواهد داشت.

 

كودكان مشابه بقيه افراد هستند: آنها ممكن است برخي وقتها حرفهاي ديگران را گوش ندهند. در واقع در اين سن شما بايد به آنها ياد بدهيد كه چگونه به حرفهاي ديگران توجه كنند. اما آنچه در اغلب موارد اتفاق مي افتد اين است كه والدين يك چيز را 10 مرتبه تكرار مي كنند سپس شمارش معكوس را براي تنبيه كودك آغاز مي كنند. نتيجه اين كار اين است كه كودك ياد مي گيرد كه هيچ وقت قبل از بار دهم به حرفهاي آنها گوش ندهد.

كودك شما با گوش نكردن به حرفهاي شما سعي مي كند توجه شما را جلب كند؛ كه البته نق زدن دائمي نوع خوبي از توجه كردن به كودك نيست! اما اگر كودك شما بتواند هنر حرف شنوي را به خوبي ياد بگيرد به پيشرفت فرآيند يادگيري در او كمك مي كند؛ موجب مي شود تا بيشتر به علائم هشدار توجه كند؛ به او كمك مي كند تا با شما و معلمانش و ساير بزرگترهايي كه از او انتظار مي رود تا به آنها احترام بگذارد بهتر كنار بيايد؛ و همچنين به او كمك مي كند تا دوستان بهتري پيدا كند. استراتژيهاي ساده اي وجود دارند كه اگر به طور مداوم از آنها استفاده كنيد كودك شما مهارتهاي لازم براي تبديل شدن به يك "شنونده خوب" را فرا مي گيرد. فراموش نكنيد كه هيچگاه براي آموزش دادن به كودك زود نيست! ممكن است يك كودك در اين سن نتواند به خوبي يك كودك 5 ساله به حرفهاي شما گوش بدهد اما باز هم مي تواند تا حد زيادي حرف شنوي داشته باشد.

براي حرف زدن با كودك، همسطح او قرار بگيريد

همه پدر و مادرها دير يا زود مي فهمند كه حرف زدن با كودك در حالتي كه مثلا شما ايستاده ايد و او روي زمين نشسته است به ندرت اثر مناسب را بر كودك مي گذارد. البته اگر شما از يك اتاق ديگر شروع به حرف يا داد زدن بكنيد نتيجه كمتري خواهيد گرفت! جلوي كودك روي زمين بنشينيد يا او را بغل كنيد تا بتوانيد مستقيما در چشمانش نگاه كرده و توجهش را به خودتان جلب كنيد. اگر بر سر ميز صبحانه در كنار او بنشينيد و به او يادآوري كنيد كه چيپس ذرتش را بخورد يا شب هنگام و قبل از خاموش كردن چراغ، كنار تخت خوابش بنشينيد و با او حرف بزنيد او بيشتر به شما توجه خواهد كرد.

واضح و روشن حرف بزنيد

حرف خود را واضح، ساده و مقتدرانه بگوييد. اگر شما حرف زدن درباره يك موضوع را بيش از حد كش بدهيد، كودك چندان توجه نخواهد كرد. اگر كلمات زيادي را استفاده كنيد كودك نمي تواند به راحتي مفهوم حرفهاي شما را بفهمد: «هواي بيرون واقعا سرد است. تو هم اخيرا مريض بوده اي. پس بايد قبل از اينكه به فروشگاه برويم ژاكت خودت را بپوشي». برعكس يك جمله مانند: «بايد ژاكتت را بپوشي» صريح و روشن است. در صورتي كه كودك شما گزينه ديگري ندارد و تنها مي تواند كار مورد نظر شما را انجام دهد بهتر است جمله خود را به صورت سوالي مطرح نكنيد؛ بعنوان مثال «وقتشه كه توي صندلي ات توي ماشين بشيني» بسيار بهتر است از اينكه بگوئيد «بيا بشين توي ماشين، باشه عزيزم؟».

حرف خودتان را اجرا كنيد؛ سريع!

براي كودك روشن كنيد كه دقيقا آنچه را گفته ايد اجرا خواهيد كرد؛ و تهديد يا قولي ندهيد كه نتوانيد آن را اجرا كنيد. مثلا اگر به كودك دوساله خود مي گوييد: «تو بايد هنگام شام شير هم بخوري» پنج دقيقه بعد حرفتان را عوض نكنيد و مثلا آب ميوه را به جاي شير پيشنهاد ندهيد. اگر به او اخطار داديد كه «اگر برادرت را بزني بايد نيم ساعت داخل اتاقت بماني» هنگامي كه او اين كار را كرد واقعا او را براي نيم ساعت به اتاقش بفرستيد. اطمينان حاصل كنيد كه همسر شما نيز كارهايتان را تائيد كرده و به تصميماتتان احترام مي گذارد تا احيانا كار همديگر را تخريب نكنيد.

پيام و حرف خود را مجددا تقويت كنيد

در اغلب موارد بهتر است كه با انجام برخي كارهاي عملي، خصوصا هنگامي كه مي خواهيد كودكتان را از انجام دادن كاري كه برايش جذاب است منصرف كنيد، حرف و پيام خود را تقويت كنيد. مثلا بگوييد: «وقت خواب است!» سپس از يك اشاره بصري (كليد چراغ را خاموش و روشن كردن) يك اشاره فيزيكي (يك دست را روي شانه اش بگذاريد و به آرامي او را از طرف عروسكش به سمت خودتان متوجه كنيد) يا هدايت او به سمت اتاق خواب (او را به طرف اتاق خواب ببريد، پرده ها را بكشيد و بالش را آماده كنيد) استفاده كنيد.

اخطار بدهيد

قبل از اينكه تغييري در وضعيت يا موقعيت او بدهيد يا قبل از اينكه بخواهيد كار خاصي انجام بدهيد به او اخطار بدهيد تا متوجه شود، خصوصا اگر مشغول بازي با عروسك يا دوستش است. مثلا پيش از ترك خانه به او بگوييد: «ما بايد چند دقيقه ديگر برويم. وقتي صدايت كردم بايد لوازم نقاشي را جمع كني و دستهايت را بشويي».

سعي كنيد دستورات واقع بينانه به او بدهيد

اگر شما به يك بچه دو ساله بگوييد كه اسباب بازيهايش را جمع كند او به اطراف اتاق نگاهي مي اندازد و يك جواب سربالا مي دهد: خوب ديگه، اَُه! در عوض يك كار مشخص را به او واگذار كنيد. مثلا اول بگوييد كه بلوكهاي زردرنگ را جمع كند سپس اين كار را به يك بازي تبديل كنيد: «حالا بلوكهاي آبي رنگ را جمع كن».

او را تشويق كنيد و به او انگيزه بدهيد

داد و بيداد كردن و دستور دادن ممكن است در برخي كودكان موجب شود كه حرفهاي شما را گوش بدهند، اما هيچ كدام از آنها از اين كار خوششان نمي آيد. اكثر كودكان وقتي بهترين پاسخ را به درخواستهاي شما مي دهند كه با بامزگي و خوش اخلاقي با آنها برخورد كنيد. مثلا بعضي وقتها مي توانيد با يك لحن بچه گانه يا بامزه و يا به صورت آواز و آهنگ با آنها حرف بزنيد. شما مي توانيد اين جمله را با آهنگ يكي از شعر هاي كودكانه و با آواز برايشان بخوانيد: «وقتش شده كه دندانهايت را بشويي». بهتر است بر اين نكته تاكيد كنيد كه اگر وظيفه شناس باشند چه مزايايي برايشان دارد؛ مثلا بهتر است به جاي گفتن «بايد دندانهايت را بشويي وگرنه آنها را كرم مي خورد» يا «برو دندانهايت را مسواك بزن همين حالا» بگوييد: «دندانهايت را مسواك بزن و در عوض مي تواني لباس خواب دلخواهت را انتخاب كني». پس از اينكه او دندانهايش را مسواك زد تشويقش كنيد: «آفرين چه بچه حرف گوش كُني!».

نشان دادن بامزگي، مهرباني و اعتماد در اين مدل از حرف زدن با كودك موجب مي شود كه كودك "بخواهد" كه به حرفهاي شما گوش بدهد زيرا مي فهمد كه شما او را دوست داريد و فكر مي كنيد كه او "يك بچه خاص" است. اين نكته حتي در روشهايي كه نياز به سخت گيري دارند بسيار مهم است. دادن دستورهاي صريح و مقتدرانه به اين معنا نيست كه شما بايد بداخلاق يا تُندخو باشيد؛ در واقع وقتي اين دستورها به همراه يك لبخند يا در بغل گرفتن كودك باشند بسيار موثرتر خواهند بود. آنگاه كودك مي فهمد كه اگر به شما و حرفهايتان توجه كند نتيجه آن را هم مي بيند.

رفتار خوب را براي او الگوسازي كنيد

كودكان خردسال اگر ببينند كه شما با دقت و به خوبي به حرفهاي آنها گوش مي دهيد، آنها نيز حرف شنوي را بهتر ياد مي گيرند. سعي كنيد عادت كنيد كه با همان احترامي كه به بزرگترها مي گذاريد به حرفهاي كودك خود توجه كنيد. وقتي كه او با شما حرف مي زند به او نگاه كنيد مودبانه پاسخ دهيد و بدون پريدن وسط حرفهايش به او اجازه بدهيد تا حرفش را تمام كند. ممكن است هنگامي كه مشغول پختن ناهار يا شام هستيد كودكتان شروع به صحبت كردن كند؛ در اين حالت سعي كنيد از او دور نشويد و هنگامي كه او حرف مي زند به او پُشت نكنيد؛ هر چند ممكن است رعايت اين موارد واقعا دشوار باشد. در واقع همانند بسياري رفتارهاي ديگر نمي توانيد به كودك بگوييد: «آن كاري را كه من مي گويم انجام بده؛ اما آن كاري را كه من مي كنم تقليد نكن»؛ كودكان حرف شنوي را از رفتارهاي شما ياد مي گيرند نه از دستورهاي شما.

                                           آموختن فرائض ديني

يكي از وظايف بسيار مهم هر پدر و مادري براي فرزندش ياددادن فرايض و واجبات ديني از قبيل نماز – روزه و....است اگر اين كار بصورت اصولي و منطقي صورت گيرد همين دستورات ديني به عنوان عامل مثبت و موثر در ممانعت و بازدارندگي او از انحرافات اخلاقي و عاطفي كاملآ تاثير بسزايي خواهد داشت و زمانيكه بزرگ شد فردي متدين و انساني با شخصيت عالي مي شود پس براي اينكه اين فرايض درست به كودك ياد داده شود رعايت نكاتي الزامي است كه تنها به چند مورد مهم آن اشاره مي شود:

۱-با توجه باينكه كودك از اعمال ما تاثير پذيرفته و از آن تقليد نموده و درس مي گيرد پس الگوي مناسب و خوبي براي او باشيد بعبارت ديگر اگر فرايض ديني را در خانواده و نزد كودك رعايت كنيد فرزندتان نيز با مشاهده رفتار و اعمال شما شيوه صحيح و درست را از شما ياد گرفته و در انجام آن كارها عادت خواهد كرد و ديگر نيازي به مراقبت هاي بعدي شما نخواهد داشت و در اينصورت يقين بدانيد او با صبر و پايداري در صراط مستقيم قدمي را براي كار خلاف بر نخواهد داشت.

۲-سعي كنيد به سوالات فرزندتان در مسائل ديني در خور درك و فهم و عقل او پاسخ دهيد و حدالمقدور جوابتان بسيار ساده و كوتاه باشد نيازي نيست هرچه معلومات داريد جستجو كرده و به خورد او بدهيد چون هنوز كودكتان با اندازه كافي به رشد عقلي و ذهني لازم خود نرسيده است لذا بسياري از مطالب شما را درك نكرده و از آنها چيزي نخواهد فهميد در نتيجه دچار احساس زبوني و حقارت شده و اين عمل شما تاثير بدي را روي روحيه او مي گذارد.

۳-براي اينكه فرايض ديني را كودكتان ياد بگيرد سعي كنيد مفهوم و نيز هدف از آنها را متناسب با فهم كودك به او تفهيم كنيد هرگز او را به اجبار به اين كار وادار نكنيد زيرا قطعآ نتيجه نمي دهد چون شما با ترسي كه در دل لطيف و كوچك فرزندتان ايجاد مي كنيد باعث مي شويد او انجام اين فرايض را به عنوان وظيفه تحميلي  از طرف شما به خودش قلمداد نموده و تنها به جهت ترس و براي ريا و تزوير به شما به اين كارها اقدام كند و معلوم است با اين چنين كارهايي هرگز نتيجه مثبت از تربيت ديني عايد او نشده و كودك نخواهد توانست از روشهاي سازنده و موثر آن بهره ببرد.

بنابراين والدين عزيز در تربيت فرزندتان بايد طوري به آموزش دهيد كه فرايض ديني را تنها با اختيار باطني و با رغبت دروني انجام دهد تا تاثيرات مثبت مكتب انسان ساز اسلام را پذيرا گردد.

۴-والدين گرامي روش اشتباه مطمئنآ نتيجه بي ثمر دارد. يادتان باشد آينده كودك به دوران كودكي او بستگي دارد پس چه بهتر است زيز بناي تربيتي فرزندتان را طوري پي ريزي كنيد كه وقتي بزرگ شد خيالتان از همه لحاظ راحت باشد پس سعي نماييد در تربيت كودكتان احكام و قوانين ديني و در راس همه آنها خداوند متعادل را آنطوريكه شايسته است به فرزندتان بشناسانيد. اگر به فرزندتان بيآموزيد كه خداوند دوستدار ما بوده و در همه حال ناظر بر اعمال و حتي نيات ما است و به تمامي اعمال نيك ما پاداش ميدهد و تمامي دستورات و قوانين الهي نيز كه توسط پيامبران الهي به بشر فرستاده قطعآ براي خير و صلاح و سعادت جسماني و روحاني ما است . اگر به كودكتان تفهيم نماييد كه وظيفه ما نيز در قبال اين همه نعمت كه خداوند به ما ارزاني نموده سپاسگزاري و سر تسليم فرود آوردن در مقابل او وعمل به دستورات او است  يقين داشته باشيد در سايه چنين تربيت درست و منطقي كودك از ته دل به خالق هستي و دستورات دين علاقه مند مي شود و براي تشكر از نعمات خدا و سلامت روحي و رواني خود هرگز گرد گناه  نخواهد رفت و در نتيجه براحتي در جامعه جلوي هر گونه خلاف و كار هاي ناشايست گرفته مي شود و اينجاست كه روش تربيتي شما در مورد فرزندتان جواب مثبت خواهد داد.

ياد دادن نظافت به کودکان 

مسلما همه ما دوست داريم فرزندمان پاکيزه و منظم باشد، البته بايد به طور منطقي هر از چند گاهي کثيف شدن او را بپذيريم.
مثلا نبايد پاکيزه کردن را به صورت يک تنبيه درآوريم و به زور و با دعوا کودک را زير بغل بزنيم و در جلوي دست‌شويي دست و صورت‌اش را بشوييم چرا که اين کار باعث مي‌شود او از شستشو دلزده شود. چند روز پيش با همکاران‌ام در خصوص لزوم شستشوي مکرر دست‌ها به علت شيوع آنفلوآنزا صحبت مي‌کرديم و بعضي از آنها مي‌گفتند براي کودکان بسيار خردسال‌مان که هم‌سن آرين هستند چه راه‌حلي وجود دارد که به پاکيزه کردن خود اهميت بدهند. آنها از من خواستند اين مساله را از کارشناسان سلامت بپرسم و چه‌قدر خوب شد که راه‌حل و پيشنهادات آنها را به صورت نکات آموزنده‌اي ياد گرفتيم. اولين توصيه خانم دکتر را قبلا از دکتر سهامي نيز شنيده بودم که بايد خيلي زود آموزش را شروع کرد، يعني همان موقعي که به آرين درباره توالت رفتن آموزش دادم. دکتر سهامي مي‌گفتند: «اجازه بده آرين تو را در هنگام شستشوي دست‌هايت ببيند و کم‌کم کمک‌اش کن دست‌هايش را بشويد. زود شروع کردن رمز موفقيت در آموزش پاکيزگي است.» و اما خانم دکتر چند توصيه ديگر هم داشتند، مثل پاداش دادن براي پاکيزه بودن و حق انتخاب دادن به کودک در تهيه لوازم شستشوي مخصوص خودش. از آن روز يک جدول پلاستيکي با آرين درست کرديم و در حمام چسبانديم و به عنوان بازي من نقش يک بازرس ويژه را دارم که آرين را هنگام شستشوي دست‌ها و صورت وارسي مي‌کنم و در جدول علامت مي‌گذارم. گفتن جملاتي که او را واقعا خوشحال مي‌کند به همراه تحسين شديدش باعث شده قبل از غذا و بعد از توالت رفتن و هر بار که از بازي کردن برمي‌گردد دست و صورت‌اش را بشويد. براي مثال با فرياد شادي مي‌گويم: «اين هم يک نشان ستاره براي مردي که صاحب تميزترين دست‌هاست» و سپس در جدول علامت مي‌گذارم. ديروز او با گرفتن پنج ستاره موفق شد يک حوله که عکس‌هاي فانتزي دارد به عنوان هديه بگيرد.
آرين را همراه خودم براي خريد حوله بوده بودم و او با ذوق و شوق حوله دلخواه‌اش را انتخاب کرد. البته دل‌اش مي‌خواست صابون‌هاي رنگي که چشم را نمي‌سوزاند و ديگر حوله‌ها را هم بخرد اما قرار شد در ازاي دريافت ستاره‌هاي جديد در جدول‌اش آنها را جايزه بگيرم. در ابتدا کمي نق‌نق کرد اما بعد از اينکه قاطعيت مرا ديد که مي‌گفتم تو مي‌تواني فقط يکي از حوله‌ها را برداري و اگر از حوله ديگري خوش‌ات آمده مي‌تواني براي داشتن آن تلاش کني و ستاره‌هايت را زياد کني، آرام شد. يک چهارپايه کوچک هم خريدم که بسيار ايمن است و لوازم شستشوي مخصوص آرين را در آن گذاشتم تا در دسترس‌اش باشد. البته به محض اينکه مي‌خواهد دست‌اش را بشويد مرا صدا مي‌کند و مي‌گويد خانم بازرس ما آماده‌ايم و بدو بدو به سمت دست‌شويي مي‌رود. من هم نقش‌ام را با آب و تاب بازي مي‌کنم تا لذت ببرد و تشويق شود.

آموختن عذر خواهي

 يکي از موضوع‌هاي مهمي که والدين در تربيت فرزندشان به آن اهميت مي‌دهند، احترام گذاشتن به ديگران و عذرخواهي‌کردن است. خصوصا اگر يک ميهماني رسمي باشد که پدر ومادر خيلي رودربايستي دارند... بسياري از والدين هرگز به رفتارهاي بد فرزندشان واکنش نشان نمي‌دهند و کم‌سن‌بودن او را توجيه?کننده رفتارهايش مي‌دانند. در مقابل، پدر و مادرهايي هستند که فرزندشان را در مقابل هر خطاي کوچکي وادار به عذرخواهي مي‌کنند. از چه سني بايد به بچه‌ها آموزش دهيم که عذرخواهي کنند؟ هر انساني بايد از مراحل مختلف رشدي عبور کند تا به بزرگسالي برسد. اين مراحل رشد شامل رشد جسمي، جنسي، رواني و اجتماعي است. اگر دوران شيرخوارگي را کنار بگذاريم، کودک از 3 سالگي تا 7 سالگي و بعد از 7 تا 11 سالگي در دوران کودکي به سر مي‌برد. از 3 تا 7 سالگي يعني سنين پيش از دبستان کودک تفکر شهودي دارد، فکرهاي عميق ندارد و در کارهاي خود، بي‌منطق است. علاوه بر اين خودش را مرکز عالم مي‌داند و تصور مي‌کند همه بايد مطيع او باشند و همه‌چيز را از آن خود مي‌داند. نکته مهم‌تر اينکه کودک خوب و بد را به صورت انتزاعي در نظر نمي‌گيرد و کارهايي را که انجام مي‌دهد خطا نمي‌داند. اما از سن 6 سالگي به مرور زمان خوب و بد را مي‌شناسد و منطق کم‌کم در افکار و اعمالش شکل مي‌گيرد. در سنين کودکي، بچه‌ها همه‌چيز را بزرگ‌تر از حد واقعي‌اش در نظر مي‌گيرند و به بيان ديگر همه‌چيز در نظر بچه‌ها غلوشده است بنابراين والدين بايد بدانند در اين سنين بچه‌ها را زياد تنبيه يا تشويق نکنند چون بسيار مضر است. با توجه به ويژگي‌هايي که از دوران کودکي ذکر کرديد، کودکان بسياري از کارهاي خود را بد نمي‌دانند، بنابراين چگونه بايد به آنها ياد بدهيم که عذرخواهي کنند؟ بچه‌ها در سنين کودکي بيشتر به رفتار پدر و مادرشان توجه دارند به عنوان نمونه اگر پدر پشت تلفن به دوستش دروغ بگويد، دروغ گفتن براي بچه‌ نهادينه مي‌شود و احساس نمي‌کند اگر دروغ گفت بايد عذرخواهي کند. والدين لازم است جلوي فرزندشان به صورت غيرمستقيم عذرخواهي کنند تا بچه ياد بگيرد اگر کار بدي انجام داد لازم است عذرخواهي کند. البته اين عذرخواهي بايد به صورت معقول باشد نه غلوشده. آقاي دکتر! شما گفتيد که والدين بايد به صورت غيرمستقيم به بچه‌ها عذرخواهي را ياد بدهند. لطفا در اين‌باره بيشتر توضيح دهيد. اگر کودک، کاري کرده که در جامعه عرف نيست و کار بدي تلقي مي‌شود والدين بايد بدون اينکه شخصيت بچه‌ را زير سوال ببرند يا احساس منفي به کودک منتقل کنند به عنوان نمونه به?جاي بيان الفاظي مانند «تو بچه‌ بدي هستي»، «ديگر دوستت ندارم» به کودک خود بگويند «تو خوبي ولي اين کارت اشتباه بوده» يا «اگر من جاي تو بودم، مي‌گفتم ببخشيد» علاوه بر اين والدين بايد در نظر داشته باشند همان‌طور که نبايد شخصيت کودکشان را زير سوال ببرند نبايد نسبت به رفتار او بي‌تفاوت باشند و هر کاري کرد به رويش نياورند. روش‌هاي غيرمستقيم ديگر که والدين بايد از آن طريق به کودکشان عذرخواهي‌کردن را بياموزند، «نقاشي کشيدن» و «داستان اسباب‌بازي‌ها» است. در روش نقاشي کردن، اتفاقي که سبب شده کودک کار زشتي انجام دهد را نقاشي مي‌کنيم. به عنوان نمونه اگر کودک در مدرسه با دوستش دعوا کرده و او را کتک زده، اين اتفاق را با کمک بچه نقاشي مي‌کشيم و يک کودک گريان را ترسيم مي‌کنيم و از کودک مي‌پرسيم: «اگر بخواهيم دوستت لبخند بزند بايد چه کار کني؟» و آن زمان عذرخواهي را به او ياد مي?دهيم. در روش داستان اسباب‌بازي‌ها نيز مشابه نقاشي کردن، از شخصيت‌هاي داستاني استفاده مي‌کنيم و يک داستان تعريف مي‌کنيم و از فرزندمان مي‌خواهيم در مورد آن کار بد قضاوت کند. ممکن است پاسخ کودک، عذرخواهي نباشد. والدين بايد به او کمک کنند تا به اين نتيجه برسد. در چه زماني بايد از کودک به صورت مستقيم بخواهيم عذرخواهي کند؟ اگر کودک با روش‌هاي غيرمستقيم که در بالا ذکر شد، عذرخواهي کرد لازم است او را تشويق و يک هديه کوچک برايش تهيه کنيد. اما اگر کودک واکنش مثبتي نشان نداد يا سن کودک در حدي بود که خوب و بد را تشخيص بدهد و کارش خيلي بد بود به صورت مستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما والدين بايد توجه داشته باشند که اين تقاضا همراه با خشم و خرد کردن شخصيت کودک نباشد. به عنوان نمونه «تو بچه خوبي هستي ولي انتظار من از تو اين نبود» يا «من تو را دوست دارم اما اين رفتارت خيلي زشت بود بايد عذرخواهي کني» يا «حتما خسته بودي يا حواست نبوده که چنين رفتاري را مرتکب شدي» بعد از کودک بخواهيد که عذرخواهي کند و سپس بگوييد از دوستت مي‌پرسم عذرخواهي کردي يا نه! گاهي اوقات بچه‌ها در ميهماني، کار خطايي را انجام مي‌دهند و والدين در جمع از آنها مصرانه مي‌خواهند که عذرخواهي کنند. آيا اين رفتار صحيح است؟ نکته مهم در مورد عذرخواهي‌ اين است که نبايد غلو شده يا کم باشد. پدر و مادر بايد توجه داشته باشند براي يک اشتباه کوچک فرزندشان نبايد از او بخواهند يک عذرخواهي جدي انجام دهد و او را سرزنش کنند. يا برعکس اگر کودک کار بسيار بدي انجام داده، بي‌تفاوت باشند و هيچ واکنشي نشان ندهند. بنابراين اگر کودک در ميهماني‌ يک کار بدي انجام داد و اين کارش عمدي بود بايد خيلي محکم و نه با احساس خشم و تنفر، از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما اگر کار کودک غيرعمدي بود و درک درستي از آن کار نداشت بايد به صورت غيرمستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. به عنوان نمونه بگوييد: «خاله، من به جاي پويا مي‌گويم ببخشيد، حواسم نبود» اما گاهي اوقات بچه‌ها متوجه کاري که مي‌کنند نيستند يا سن آنها به درک خيلي مسايل نمي‌رسد. به‌عنوان نمونه اگر يک کودک 4 يا 5 ساله پايش را در جمع دراز کرد نبايد او را دعوا کنيد و از او بخواهيد از همه افراد حاضر در جمع با يک احساس منفي عذرخواهي کند. اين کار باعث مي‌شود اعتماد به نفس او کم شود و احساس حقارت کند و حالت وسواس‌گونه در رفتارش به وجود ‌آيد. در برخي از موارد نيز پدر و مادر عذرخواهي‌کردن را به فرزندشان ياد نمي‌دهند اما در جمع براي اينکه ديگران نگويند چه پدر و مادر بي‌تفاوتي، از کودکشان سوءاستفاده مي‌کنند و در مورد هر اشتباه کوچک فرزندشان او را وادار به ‌عذرخواهي مي?کنند. اين کار نيز اشتباه است و کودک را دچار عقده مي?کند. آيا بايد تفاوتي بين عذرخواهي کودک از والدين خود با ديگر افراد وجود داشته باشد؟ در وهله اول کودک بايد احترام گذاشتن را ياد بگيرد و بداند هر شخص چه جايگاهي دارد. پدر و مادر بايد به فرزند خود بياموزند که پدر و مادر يک حرمتي دارند، دوست يک حرمتي دارد، معلم جايگاه ويژه?اي دارد، خواهر و برادر نيز از جايگاهي برخوردارند و اين احترام را کودک از والدينش مي‌آموزد. زماني که کودک جايگاه اشخاص را درک کرد، نحوه برخوردش با افراد مختلف نيز تفاوت مي‌کند. بنابراين والدين بايد در کنار رفتار مناسب خود، با بيان مثبت و دوستانه، احترام گذاشتن و عذرخواهي کردن از ديگران را به فرزندشان ياد بدهند. آقاي دکتر! بسياري از کودکان به رغم رفتار مناسب والدين‌شان اصرار دارند که کار بدشان را تکرار کنند و عذرخواهي نمي‌کنند. در چنين مواقعي والدين چگونه بايد رفتار کنند؟ در چنين مواقعي والدين بايد نه واکنش مثبت نشان دهند و نه منفي. بي‌توجهي شايد کارساز باشد. اما اگر بچه‌ها باز هم اصرار به خطا داشتند، تنبيهاتي که جنبه جسمي ندارد، مناسب خواهد بود. اين تنبيه‌ها نبايد مسائل اوليه زندگي مانند غذا خوردن را دربرگيرد بلکه بايد قول‌هايي را که والدين به فرزندشان داده‌اند، محدود کند.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)